عشق مامان وبابامحیا عشق مامان وبابامحیا، تا این لحظه: 10 سال و 23 روز سن داره

❤❤انتظار شیرین...خدایا تو این انتظار تنهام نذار❤❤

4ماهگی نازگلم......

سلام گل قشنگم .......ببخشید که چند وقتیه وبتو آپ نکردم آخه نتم قطع شده و هنوز وصلش نکردم ........از همه دوستایی که تو این مدت بهمون سر زدن ممنونم و ازشون معذرت میخوام که با نبودم نگرانشون کردم !!!!!! راستی 4ماهگی تو گلکم مصادف بود با اول ماه محرم........از آقای این ماه میخوام که به حق مادرش زهرا(س) مواظب تو جوجه کوچولوی من باشه و صحیح و سالم بیای تو بغلم ....... اینو یادم رفت بگم!!!!!!!!! 5آبان چکاپ ماهانه م بود و خانوم دکتر بعد از سونو گفت که شما به احتمال 99 درصد گل پسری !!!!!!!!امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی پسر قشنگم ...
17 آبان 1392

من برگشتم!!!!!!!!!!!

سلام جوجه ی خوشگلم خوبی؟؟؟بالاخره سفر تموم شد و برگشتیم خیلی خوش گذشت.....دوشنبه هفته پیش ساعت 2 بعدظهر راه افتادیم و رفتیم سمت خونه عمه زهرا و ساعت 12 شب رسیدیم.....روز بعدشم با عمه جون رفتیم مشهد......توی راه یه عالمه خندیدیم به شیرین کاریای امیرحسین و ابوالفضل.....وقتی رسیدیم مشهد عزیزجون خیلی از دیدنمون خوشحال شد آخه بهش نگفته بودیم که داریم میریم اونجا آقاجون هم وقتی دید که ما اونجاییم سریع رفت و یه گوسفند گرفت تا واسه عید قربان قربانی کنه......روز عید میخواستم برم حرم که عزیز گفت شلوغه و نی نی جون اذیت میشه و منم نرفتم!!راستی یه خبر بد.....دنی رو با خودمون برده بودیم که روز عید گربه اومد و بردش..........خیلی ناراحت شدم بالاخره پنجشن...
1 آبان 1392
1